بی رانت نفس کشیدنم دشوار است!

نه تنها من حقیر بلکه اکثر بزرگان و دانشمندان نیز بر این باورند که تفاوت در انسان ها، امری بدیهی و طبیعی است و اساساٌ همین تفاوت در ساختار، باعث پیشرفت و ترقی انسان ها می شود. اما گاهی اوقات این تفاوت ها از زمین تا آسمان می رسند و بعضاً از آسمان هم رد می شوند! به عنوان مثال افرادی در کشور وجود دارند که شاید از نظر فیزیولوژیک با سایرین تفاوتی نداشته باشند، ولی از نظر ماهوی تفاوت های چشمگیری با خلق الله دارند؛ به نحوی که همانند مردم عادی با حقوق و در آمد منطقی و حتی ارث و میراث پدری نیز قادر به ادامه حیات نیستند و با وجود در آمد های غیر متعارف و سکونت در خانه های میلیاردی و تردد با ماشین های آن چنانی و مسافرت آنچنانی تر! باز هم دو قورت و نیم شان باقی است! این بزرگواران که در ژانر های مختلف رده بندی می شوند، گونه های مختلفی دارند که به دلایل عمیق فلسفی و ضیق مکان(!) از توضیحات بیشتر معذوریم. ولی نوع شناخته شده ای از آنها تحت عنوان رانت خوار، سالهاست از چند نرخی بودن سود های کلانی به جیب می زند.
این عده که به سلامتی مشکل هاضمه و گوارش ندارند، از قِبل رانت خواری های گسترده و میلیاردی، در طی این سالها، بار خود، فرزندان، نوادگان، نتیجه گان، نبیره گان،  احفاد، اصحاب و اذناب خویش را تا چندین نسل بسته اند تا جایی که شاعر در خصوص بی در و پیکر بودن میزان رانت خواری اینان فرموده «چون رانت به جیب تو و چون باد به دشت!»
یکی از دلایل گسترش رانت خواری – علی الخصوص در سال های اخیر- چند نرخی بودن ارز است که باعث می شود، «از ما بهترون» با استفاده از ارز مرجع، هر آن چه که دوست دارند وارد مملکت کنند و با هر قیمتی که دوست تر دارند، به فروش برسانند. هر چند مسئولین می دانند چند نرخی بودن ارز به ضرر ملت و به نفع عده ای خاص است ولی نفوذ این جماعت سالهاست مانع از تک نرخی شدن ارز شده است. در همین راستا و به منظور مبارزه با رانت خواری مدتهاست دولت، نرخ ارز در بانک مرکزی بالا و پائین می کند و افرادی هم نظیر جمشید بسم الله روی چهار پایه و در کف بازار...
اما مسئولان بالاخره عزمشان را جزم کرده اند تا اگر دوستان رانت خوار اجازه بدهند، ارز را از خر شیطان پائین بیاورند و آن را تک نرخی کرده، راهی خانه بخت، ببخشید راهی بانک مرکزی کنند. البته این تصمیم باعث افزایش قیمت ارز می شود اما در مجموع تک نرخی شدن ارز، منافع اقتصادی کلانی در پی خواهد داشت و با حذف رانت های میلیاردی، بازار ارز شفاف می شود و دولت می تواند با بروکراسی کمتر و فاقد پیچیدگی (مانند تبعیض قائل شدن بین کالاها و تخصیص ارز به زین اسب و پالان خر!) ارز را به دست متقاضیان و تولید کنندگان حقیقی آن برساند و با انجام محاسبات ساده و منطقی، یارانه مورد نیاز تولیدکنندگان حقیقی را پرداخت کند. این یارانه برای متعادل نگاه داشتن قیمت کالاهای تولیدی حیاتی است. البته مزایای تک نرخی شدن ارز زمانی حاصل می شود که روش های مصنوعی و دستوری قیمت گذاری دولت از نرخ ارز برداشته شده و ارز مانند هر کالای دیگری در اقتصاد براساس عرضه و تقاضا به قیمت ذاتی خود دست یابد.
در واقع ارز آزاد می‌تواند به عدالت اجتماعی دامن زند، باعث کاهش شدید رانت خواری و تورم زایی شود. با آزاد شدن ارز بهانه‌ای برای تبعیض تقسیم دارایی وجود نداشته و همه مجبور می‌شوند که با یک نرخ، پول رایج کشوری دیگر را خریداری کنند.
 از سوی دیگر با تک نرخی شدن ارز، سوداگری و دلالی در بازار کاهش می‌یابد و فضای اقتصادی به سمت ثبات می‌رود. در شرایط تک نرخی بودن ارز، وضعیت تولید و واردات مشخص است، و با مدیریت درست بازار ارز، نوسان در اقتصاد کاهش پیدا می‌کند.
همچنین با تک نرخی شدن ارز، فرصت برای سوء استفاده سوداگران از هیجان مردم برای خرید ارز از بین می‌رود و با برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده می‌توان شاهد خروج سرمایه سرگردان یا همان نقدینگی جامعه از بازار ارز باشیم.
علی ایحال اگر بانک مرکزی و دولت بخواهند از سزارین دستوری برای قیمت گذاری ارز استفاده کنند، باید گفت «تک نرخی شدن ارز» عملاً متولد نمی شود و باز هم قیمت ارز به دو دسته دولتی و آزاد تقسیم می شود و با این تفکر، مفاسد و رانت های ناشی از تفاوت این دو نرخ همچنان وجود خواهد داشت و به قول معروف «حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد!»