گاهی به هم؛ گاهی به من!

باسمه تعالی

کودکان چشم انتظار ذره ای گذشت و فداکاری والدین هستند.

شاید طلاق آخرین چاره نباشد... شاید...

گاهی به هم؛ گاهی به من!

هنوز خیلی از آن روز ها نگذشته است که با بوسیدن صورت آسمانی مادر طلائی خورشید را به نظاره می نشستم و با بوسیدن دستان پر مهر پدر، ستاره بازی شب را جشن می گرفتم. هنوز قطار روزگار آنقدر از کودکی ام فاصله نگرفته است که لالائی های مادر و اسب سواری روی دوش پدر را فراموش کنم. من هنوز کودکی هستم که اگر صد سال از عمرم بگذرد، باز خودم را محتاج محبت، نوازش و دعای پدر و مادر می دانم... پدر و مادر مهربانم ... من هنوز فرزندتان هستم...

پدر مهربان و مادر عزیزم...

با اینکه هنوز سخن گفتن از سرد و گرم روزگار برای نوجوانی چون من زود است ولی باید بگویم من نه آنقدر کودکم که معنی دادگاه خانواده و طلاق و جدایی را نفهمم و نه آنقدر بزرگ شده ام که دریابم چطور می شود پدر و مادری « نداشتن تفاهم» را به ندیدن و رها کردن «تنها جگر گوشه شان» ترجیح دهند!

راستی چقدر زود بهار «عزیزم گفتن ها» ، « دوست دارم ها» و کلمات عشق آلودتان به پائیز کینه و نفرت بدل شد. چقدر زود... لعنت به بهانه هایی که آشیانه سبز ما را به ویرانه ای خاکستری و تیره بدل ساختند.   

ای کاش قبل از تلاش برای شناخت یکدیگر و یافتن عیب و ایراد های طرف مقابل، خودتان را شناخته بودید. شاید ایراد در خودتان باشد که نمی توانید طرف مقابل را درک کنید.

اما یادتان باشد این تلاش های بی ثمر شما برای متقاعد کردن یکدیگر، رویاهای طلائی و کودکانه مرا به خواب های آشفته ای بدل ساخته است که امسال باید چهارمین سالش را جشن بگیرم. هر سال هم در سالگرد این لحظات شوم و خاکستری، شعله های این آتش خانمان سوز را با اشک هاش شبانه ام خاموش می کنم!

نمی دانم لحظات شادی و شعفی را که بعد از تولد من در چشمان تان جاری شد باور کنم و یا زندگی چمدانی امروزم را در خانه عمو و عمه... نمی دانم کلیپی را که از لحظه مثبت بودن تست حاملگی مادر، تصاویر سونوگرافی های چهار بعدی ، فریم به فریم لحظات تولدم، جشن های تولد و ...  ساخته بودید، باور کنم و یا بالش خیسم را از گریه های شبانه ... دیگر عروسکهایم نیز تاب بی تابی مرا ندارند...

پدر و مادر عزیز ترین از جانم یادتان باشد هیچ کس جز یک کودک جدا مانده از کانون خانواده مرا درک نخواهد کرد. نه شما، نه قاضی، نه مشاور، نه دفتر دار و نه پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمو و عمه و دایی و ...

دیگر از بی تفاوتی دنیا و چرخش شبانه روزی اش خسته شده ام و می خواهم مثل آن خواننده فریاد بزنم: « وایستا دنیا من می خوام پیاده شم» از روزمرگی هایی زمانه دلتگم. روزمرگی هایی تلخ و خاکستری که کودکی و نوجوانی مرا چونان طوفان و سیلابی سهمگین با خود می برند، بی آنکه بازگشتی در کار باشد. برای همیشه، تا ابد...

هیچ چیز و هیچ کس مرا تسلی نمی بخشد. نه ترحم های تصنعی زن عمو و شوهر عمه و نه کیک های تنهایی جشن تولد های پوشالی خاله ها! دلم می خواهد تمام صفحات حوادث روزنامه ها و آمار های طلاق را آتش بزنم. از دعوا های زن و شوهری و بگو و مگو بیزارم. از تفاهم و عدم تفاهم تنفر دارم. لعنت به این نمک زندگی، لعنت به چشم و هم چشمی، لعنت به دخالت های بیجای دیگران، لعنت به سطح خانوادگی و لعنت به هر چه که عامل طلاق و جدایی است. لعنت به جدایی؛ لعنت به طلاق ...

پدر و مادرم؛ هر چند دلم از هر دویتان گرفته است ولی باز هم دوستتان دارم. اما یادتان باشد لحظه های نوجوانی من که در گذر ایام غارت می شوند، بازگشتنی نیستند. امروز خیلی دیر است؛ فردا که جای خود دارد. در لحظه باید زیست و تصمیم گرفت...

ای کاش...

گاهی برای هم، گاهی به من،

گاهی به هم، گاهی به من و

گاهی به امروز هم و گاهی به فردای من بیاندیشید... 

شکسته شدن حصار تنهایی ام را بی صبرانه انتظار می کشم.

وحید حاج سعیدی 

فرزندتان سمانه

نوشته : وحید حاج سعیدی

مدرک: لیسانس زبان انگلیسی

تلفن همراه: 09215891162

آدرس:  همدان، ابتدای خیابان مهدیه، روبروی دبیرستان شریعتی- دفتر نشریه همدان پیام

ساختمان پیام

تیغ تیز سودجویان بر گردن سلامت جامعه !

باسمه تعالی 
تیغ تیز سودجویان بر گردن سلامت جامعه !
وقتی سود جویی و کسب در آمد نامشروع سلامت عمومی جامعه را تهدید می کند.
به قلم «وحید حاج سعیدی»
حکومت اسانس های غیر مجاز در بازار، 60 تن سیب آلوده به سرب به میدان تره بار رسید، خیار گلخانه ای نخورید، عسل چینی هم به بازار آمد؛ هشدار درباره آفلاتوکسین و آجیل کهنه، نان های آلوده به جوهر قند، آلودگی هشت نوع برنج وارداتی تائید شد، تاراج سلامتی مردم با واردات گوشت های آلوده، ایرانی ها در سال نیم کیلو سم می خورند؛ چای خارجه با طعم برگ درخت و اسانس؛ هندوانه های خیلی قرمز نخورید، دست های پشت پرده در واردات ماهی های آلوده به کشور،کاکل ذرت رنگ شده یا زعفران اعلا، رنگ کردن گوشت سفید و عرضه آن به جای گوشت قرمز، جولان مخاطره آمیز خمیر مرغ در کارخانجات سوسیس و کالباس، روغن پومیس خطرناک تر از روغن پالم و ...

اینها بخش از اخبار نگران کننده ای هستند که همه روزه در جراید و پایگاه های خبری مختلف منتشر می شوند  و زنگ خطر جدی تهدید سلامت هموطنان ما را به صدا در می آورند. البته اینکه چرا این قبیل اخبار در رسانه ملی چندان جایی ندارند موضوعی است که مسئولان این رسانه باید پاسخگو باشند. البته از حق نگذریم هر وقت کار خیلی بیخ پیدا می کند و افکار عمومی خواستار پاسخگویی مسئولین در این گونه موارد می شوند، اخبار بیست و سی به ناچار موضوع را در چند ثانیه با یک تیتر یا عنوان دهان پر کن، پیگیری می کند! متاسفانه در طول سال های اخیر با وجود هشدار های کارشناسان در سایه غفلت برخی مسئولین، سود جویی با محصولات غذایی و کالاهایی که با سلامت و جان شهروندان در ارتباط است روند رو به رشدی پیدا کرده است و عده ای سود جو همچنان سلامت مردم را نشانه رفته اند و از این طریق به کسب در آمد های غیر مشروع از قِبل فروش محصولات تقلبی و غیر استاندارد مشغولند! هر چند در بسیاری موارد مسئولان به راحتی و با اعلام تکذیب اخبار فوق، هیچ مسئولیتی را در قبال موارد مذکور و مشابه تقبل نمی کنند، ولی آنچه که با واقعیت مطابقت دارد این است که در حال حاضر، سود جویی و کسب درآمد های هنگفت توسط عده ای با به مخاطره انداختن سلامت و حتی جان شهروندان عجین شده است.
سلامتی موهبتی الهی
سلامتی را می توان از جمله نعمت های بی بدیل خداوندی نام نهاد که ارزش آن را بیشتر افرادی که آن را از دست داده اند، می دانند. در واقع سلامتی موهبتی الهی است که هر گونه اهمال و سهل انگاری در مراقبت از آن هیچ توجیهی ندارد و با هیچ منطقی سازگار نیست. 
در آیین مقدس اسلام نیز به کرات در خصوص سلامتی و اهمیت مراقبت از آن توصیه و سفارش شده است.  در کتاب آسمانی مسلمانان - قرآن کریم- بار ها به مسئله بهداشت و سلامت تاکید شده است و حتی بر لزوم حفظ بدن به عنوان امانت الهی اشاره شده است.  احادیث و رهنمودهای فراوانی از بزرگان دین، جهت حفظ صحت و تقویت بدن و پرداختن به آن، موید این مطلب است که سلامتی در دین اسلام از جایگاه منیعی برخوردار است. از جمله این احادیث می توان به موارد ذیل اشاره نمود: حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید: « اَلصحة أفضَلُ النّعَمِ» صحت و سلامتی از هر نعمت دیگری بهتر و ارزشمند تر است. و یا در جای دیگری می فرماید: « اَلمُؤمِنُ القَوِیُّ خَیرٌ و أحَبٌّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ» مؤمنی که قوی و نیرومند باشد، در نظر من از مؤمنی که ضعیف باشد، بهتر و دوست داشتنی تر است.
با این وجود سلامت بسیاری از افراد جامعه در سنین مختلف در معرض انواع مخاطرات قرار دارد که پرداخت چندین هزار میلیارد تومان در سال جهت درمان نسبی این افراد بخشی از تبعات ناشی از بی توجهی به سلامت جامعه و افرادی است که ناخواسته دچار انواع بیماری های شناخته شده و ناشناخته می شوند. 
نقش متولیان سلامت در جامعه 
هر چند سلامتی یک امر عمومی و کلی  است و نمی توان متولی خاصی در جهت حفاظت و حراست از آن معرفی کرد ولی ذکر این نکته ضروری است که اقدامات برخی نهاد ها به طور مستقیم و غیر مستقیم با سلامت عمومی افراد در ارتباط است. شاید در این بین بتوان نقش پر رنگ تری برای نهاد هایی چون آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، محیط زیست، سازمان ملی استاندارد، رسانه ملی و جراید و ... قائل شد. بدون شک «آموزش» و «نظارت» را می توان دو مولفه اصلی در ارتقاء سطح بهداشت جامعه ذکر کرد که نقشی اساسی در بهبود فرآیند مراقبت از سلامت عمومی در جامعه دارند. در واقع اصل کلی « پیشگیری بهتر از درمان» نیز به نوعی تداعی کننده اهمیت آموزش در بین اقشار مختلف جامعه است و ضرورت آن را بیش از پیش نمایان می سازد. 
شوخی با سلامت مردم!
با وجود اهمیت سلامت در جامعه و نقش ماهوی در توسعه پایدار جامعه در سال های اخیر برخی اقدامات و سودجویی ها باعث شده تا سلامت عمومی جامعه در معرض شدید ترین آسیب ها و مخاطرات قرار بگیرد. از جمله این اقدامات، واردات بدون حساب و کتاب کالاهایی است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم سلامت مردم را تهدید می کنند. واردات برخی گوشت های آلوده، روغن های صنعتی غیر مجاز، انواع چای، اسانس ها و رنگ های غیر مجاز خوراکی، شکلات و ... که بسیاری از مواد از نظر استاندارد و بهداشت نه تنها قابل مصرف نیستند، بلکه در مواردی اصلاًً خوراکی نیستند ولی به اسم مواد خوراکی وارد کشور می شوند. شاهد مثال روغن پومیس که نوعی روغن ارزان صنعتی است ولی در بازار به اسم روغن زیتون به فروش می رسد.
رابطه مصرف گرایی در جامعه با افزایش واردات کالاهای غیر مجاز!
بدون شک تبلیغات گسترده در خصوص مصرف گرایی در سال های اخیر یکی از دلایل رغبت افراد به فعالیت در حوزه مواد خوراکی می باشد. در این بین نقش ماهواره ها و حتی رسانه های داخل کشور را نمی توان در گسترش این پدیده نادیده گرفت. در حال حاضر بسیاری نشریات و حتی رسانه ملی با تبلیغات دروغین و غیر واقعی در خصوص خواص محصولاتی چون عصاره روغن انار، هسته انگور و ... و تبلیغات شبانه روزی محصولاتی نظیر چیپس و پفک و که به طور مستقیم بر سلامتی کودکان اثرات سوء دارند نقش پر رنگی در ترویج فرهنگ مصرف گرایی و به تبع آن  به خطر انداختن سلامت افراد جامعه دارند. اما متاسفانه در طول سال های اخیر  سود جویی این افراد در کنار سیاست های مالی غلط در برخی رسانه ها و در راس آنها صدا و سیما، باعث شده تا حتی محصولات مسئله دار به راحتی مجوز تبلیغات گرفته و به سبد کالاهای مصرفی و خوراکی مردم اضافه شود.
هر هفته یک محصول جدید، یک ترفند جدید!
با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان و حتی برخی مسئولان نسبت به کنترل مواد غذایی و مصرفی که از طریق مبادی قانونی و غیر قانونی ( که چندان هم مخفی و دور از چشم نیستند) همه روزه شاهد ورود کالاهای مشکوک و مورد به کشور هستیم. چندی قبل یکی از جراید خبر از ورود نوعی قطره خوراکی به بازار کرد که با افزودن یک شیشه از آن به چند صد لیتر آب، آبمیوه تقلبی و طعم دار ساخته می شود. رئیس بنیاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، از مصرف سالانه چای در ایران گفت که معادل ۱۲۰ هزار تن است. وی با بیان اینکه ۴۰ هزار تن چای وارداتی، ۱۴ هزار تن تولید داخل و بقیه به صورت قاچاق وارد می‌شود گفت: این دسته از چای موجود در بازار که در تمام ادارات و سازمان‌ها و بسیاری خانه‌ها مصرف می‌شود، ترکیبی از برگ درخت و اسانس است که زمینه ابتلا به سرطان را ایجاد می‌کند. سریال تکراری روغن های غیر مجاز هم گویی پایانی ندارند. هنوز میزان خطرات و مضرات روغن پالم و ممنوعیت استفاده از آن به پایان نرسیده است که نوبت روغن پومیس رسید. روغنی که در اصل تفاله زیتون است و تنها مصارف صنعتی دارد و در تهیه صابون و لوازم آرایشی به کار می رود. اما باوجود تعرفه 500 درصدی این محصول، هر لیتر از این روغن صنعتی در بازار به جای روغن زیتون تا 35 هزار تومان به فروش می رسد. در حالی که در استان های شمالی یا میانی کشور که مهد گل های طبیعی است عسل طبیعی بین 40 تا 50 هزار تومان خرید و فروش می شود، عسل چینی با قیمت یک تا یک و نیم دلار وارد کشور شده و به بازار های مصرف سرازیر می شود. 
البته ماجرای نشانه رفتن سلامت مردم تنها به واردات محدود نمی شود و بسیاری از تخلفات و تقلبات علی الخصوص در حوزه غذایی، در داخل کشور صورت می گیرد. به عنوان مثال می توان از آب لیمو و آبمیوه یاد کرد که سال هاست پودر میوه و برخی مواد شیمیایی به اسم آب لیمو و آبمیوه «صد در صد طبیعی» به خورد مردم داده می شود.
تولید زعفران تقلبی با کاکل ذرت و یا  گوشت گاو، رنگ کردن گوشت مرغ و فروش آن به جای گوشت قرمز، استفاده از خمیر مرغ در تهیه سوسیس و کالباس، واردات برنج های که حاوی فلزات سنگین هستند، عرضه مرغ با هورمون های مختلف رشد، اضافه کردن رنگدانه مصنوعی به آب در آبیاری جالیز های هندوانه از دیگر موارد عدیده آشکار تقلب در صنعت غذایی کشور می باشد. کارشناسان در خصوص هندوانه رنگی معتقدند برخی افراد با ریختن رنگدانه های مصنوعی کنار بوته هندوانه و یا میوه های و یا ایجاد جوی رنگی از رنگدانه های محلول در آب برای آبیاری این گیاهان، میوه هایی با رنگ بسیار سرخ یا نارنجی و... تولید می کنند. در این آبیاری غیر طبیعی بافت گیاه خوراکی یا میوه آنها از رنگدانه ها اشباع می شود. به طور مثال با استفاده از این روش برای بوته هندوانه ، رنگدانه ها از طریق ریشه جذب بخش گوشتی میوه شده و قرمز ترین هندوانه تولید می شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت : استفاده از رنگدانه های مصنوعی در مورد برخی درختان دیگر مانند درخت پرتقال و زیتون نیز گزارشاتی رسیده است. به ویژه اینکه کشت زیتون سیاه در ایران زیاد نیست اما دیده شده که سودجویان با استفاده از این روش با اعتبار تولیدات میوه ای ایران ضربه می زنند.
وی در توضیح روش کار این سودجویان گفت: این افراد زیتون های سبز را در رنگ های مایع برگرفته از جوهر قرار می دهند که این امر سبب می شود ، رنگ مورد نظر(سیاه ) جذب بافت زیتون ها شود.
در واقع کافی است این موارد بخشی از موارد عدیده و گسترده نادیده گرفتن سلامت مردم در عرضه و توزیع مواد غذایی است . چرا که کافی است نام هر یک از محصولات و میوه های خوراکی را به همراه کلمه «آلوده» در اینترنت جستجو کنید تا با نوع تقلب در عرضه محصول مورد نظر آشنا شوید.
تجمیع خطرات در کنار هم! 
از دیگر موارد نگران کننده در این حوزه باید به عرضه محصولات فاسد و تاریخ مصرف گذشته نیز اشاره کرد که تنها بخشی از آنها شناسایی و معدوم می شوند. در کنار موضوعات یاد شده اگر مواردی نظیر بنزین های غیر استاندارد، آلودگی هوا، ریز گرد ها، مشکلات امواج مختلف که از فرستنده های مختلف نظیر ماهواره ها، پارازیت ، بلوتوث، وای فای ساطع می شوند، وجود نیترات در برخی از چاه ها، آبیاری  جالیز ها و کشت سبزی و صیفی جات با فاضلاب شهری و حتی صنعتی، گسترش مصرف دخانیات و سوء مصرف مواد مخدر صنعتی و غیر صنعتی، سرو مواد غذایی داغ نظیر آش، فرنی، هلیم ، چای در ظروف یکبار مصرف پلاستیکی، مصرف بیش از اندازه سم توسط کشاورزان، سرانه بالای مصرف نمک، نوشابه، شکر، کم تحرکی و سرانه ناچیز ورزش را به طور غیر مستقیم در سلامت مردم موثر بدانیم باید اذعان کنیم شرایط سلامت عمومی در جامعه به هیچ عنوان مطلوب نیست و در حقیقت بخش عمده ای از درآمد جاری کشور که صرف درمان بیماری ها و امراضی می شود که ماحصل همین بی توجهی و کم توجهی به سلامت عمومی و بهداشت تغذیه در جامعه است. 

برخورد با متخلفان یا فرهنگ سازی!
هر چند برخورد با متخلفان و جلوگیری از سودجویی های عده ای که سلامت مردم را تهدید می کنند، در گسترش سلامت جامعه موثر است ولی آنچه بیشتر جامعه بدان نیاز دارد فرهنگ سازی و لزوم برخورد منطقی با پدیده ها و وقایع اطراف می باشد. امروزه مردم بیشتر از چشم شان به ماهواره ها یا کارگر ساده یک آرایشگاه یا باشگاه بدن سازی اعتماد و اطمینان دارند که این مطلب در دراز مدت تبعات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه خواهد گذاشت. چه بسیار افرادی که با نگاه سطحی و عوام گرایانه به دنیای اطراف خودشان با مصرف انواع و اقسام کالاهای غیر استاندارد و غیر ضروری سلامت خود و اطرافیان شان را به خطر انداخته اند. جا دارد مسئولان نیز در مواجهه با مواردی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با سلامت افراد جامعه ارتباط دارند، حساسیت بیشتری از خود نشان دهند و تنها به تکذیب موارد تائید شده و پاک کردن صورت مسئله بسنده نکنند!