تکنولوژی دشمن نوستالژی نامه نگاری

هنوز خیلی از آن سالها نمی گذرد که با صدای زنگ در و متعاقب آن نوای آشنای « منم پستچی » به سمت در می دویدیم تا نامه ای از یک دوست ، از یک عزیز سفر کرده یا بردار رزمنده و سربازمان دریافت کنیم. نامه ای گاهاً چندین بار آن را با صدای بلند برای اعضای خانواده می خواندیم.
در سال هایی نه چندان دور نوشتن نامه برای جویا شدن از احوال یکدیگر از مرسوم ترین یا به عبارتی تنها شیوه مرسوم ارتباطاتی بین افراد بود. نبود یا کمبود سیستم های مخابراتی در اکثر شهر های کشور و همه روستا ها ، عدم امکان نوشتن متن های طولانی و هزینه بالای تلگراف و کمبود سایر وسایل ارتباطی نظیر فاکس و تلکس باعث شده بود نوشتن نامه به صورت امری عادی و مرسوم در برقراری ارتباط با سایرین محسوب شود. تمبر  5 ریالی و قرمز رنگ سید جمال الدین اسد آبادی و پاکت نامه های دارای حاشیه قرمز و آبی برای نوشتن نامه های خارجه از نوستالژیک ترین یادگاری های نسل گذشته در دهه 60 می باشند که بیش از سایر مولفه های نامه نگاری در خاطرات مانده اند . نامه هایی که به یادگار در جعبه های خاک گرفته در زیر زمین خانه مان نگه داشته ایم ، مؤید این مطلب هستند که نامه ها بخشی از خاطرات دوران گذشته ما می باشند که نگه داشتن آنها نشان از دلبستگی ما به این شیوه ارتباطی در حال انقراض می باشد.
شاید همین نگه داشتن نامه بعد از سال ها ، نوعی صحه گذاشتن بر این مطلب باشد که بار عاطفی و روانی نامه بیش از خود مقوله ارتباط برای نسل گذشته اهمیت داشت و ارتباط عاطفی در گذشته عمیق تر بود. بیان عشق و علاقه ، خاطرات تلخ و شیرین ، غم ها و شادی ها ، دعوتی ها و خداحافظی ها و ... از طریق نامه بیش از زبان گفتاری طرفدار داشت و ورود به این دنیای عاطفی ، مرز و سن هم نمی شناخت و نیاز به دانش تخصصی و امکانات و شبکه و اینترنت پرسرعت و بهانه های تکنولوژیک نداشت. هر وقت دلت برای عزیزی تنگ می شد ، قلم و کاغذ بر می داشتی و هر چه دل تنگت می خواست می نوشتی. از گذشته ، آینده ، عشق و علاقه ،  از تلخی ها و شیرینی های روزگار ، گردش ایام و ناملایمات و ... می نوشتی و در پاکت می گذاشتی و با آب دهان درب پاکت را محکم می کردی و در اولین صندوق پست که می دیدی می انداختی. امروزه همین صندوق های پست هم دیگر به چشم نمی خورند و فقط جلوی ادارات پست دیده می شوند. گاهی اوقات عکس یا کارت پستالی  نیز در پاکت به یادگار می گذاشتی تا خاطرت بیشتر عزیز شود. به دلیل وجود همین بار عاطفی نوشتن نامه ، اوج علاقه فرد را نشان می داد . هر چند نوشتن نامه کاری آسان به نظر می رسد ولی این نکته را نیز باید مد نظر قرار داد که نوشتن نامه در قدیم به راحتی ارسال یک ایمیل یا پیامک نبود و آدابی داشت. به همین دلیل افرادی که مخاطب قرار می گرفتند بیش از سایرین توجه و کانون علاقه بودند که فرد آنها را برای نامه نگاری انتخاب می کرد.
جملات « اگر از احوال ما خواسته باشید ، ملالی نیست جز دوری شما » ، « باری عرض می شود...» ، « نمک در نمکدان شوری ندارد دل من طاقت دوری ندارد .» و ... از رایج ترین عبارات نامه ها در گذشته بودند که تقریباً در اکثر نامه ها به کار می رفت. البته کسانی هم که سواد نداشتند ، از افراد با سواد درخواست می کردند که برایشان نامه بنویسند.
البته به دلایل مختلف اجتماعی و روانشناسی ، توضیح و واکاوی  لذت نوشتن و هیجان دریافت نامه برای نسل جدید بسیار دشوار است و نوستالژیک جلوه دادن این هنر کاری سخت و دشوار است چرا که فقط افرادی که با نوشتن و دریافت نامه جویای احوال عزیزان خود شده اند و در پستوی های خانه هایش با این قطار های کاغذی به دنیای خاطرات سفر می کنند ، می دانند که نامه و نامه نگاری درگذشته چه لذت و ابهتی داشته است.
خبر سلامت رزمنده ای که در جبهه در حال جنگیدن بود ، خبر تولد نوه ، دریافت عکس نوه پسری که سالها قبل به خارج از کشور مهاجرت کرده بود و ... چیزی جز هیجان و اشک شوق به همراه نداشت. چه بسا مادرانی که دست نوشته ها و عکس های فرزندان و نوه شان را روی چشم خود می گذاشتند و تا مدت ها بار ها آنها را می بوئیدند و می بوسیدند.
اما امروزه پیشرفت علم و تکنولوژی همه چیز را آسان کرده و مسافت های زمانی و مکانی را تا حد دقیقه و کمتر کاهش داده است و باید قبول کنیم هیجان و عاطفه در دنیای اخیر به شدت کمرنگ شده اند و جایگاه خود را از دست داده اند.
امروزه دیگر کسی با دیدن یک ایمیل ذوق زده نمی شود و ضربان قلبش بالا نمی رود و با لرزش حاصل از هیجان ، ایمیلش را بررسی نمی کند ، چرا که نامه اش را یک دقیقه قبل فرستاده و دریافت جواب بعد از یک دقیقه چندان ذوقی ندارد. یا اینکه هر روز با پیامک ،  ایمیل یا وب کم با مخاطبش در هر کجای دنیا که باشد در ارتباط است. در گذشته کمترین زمان در خوشبینانه ترین حالت ، برای دریافت نامه های داخل کشور ، یک هفته و برای نامه های خارجه یک ماه بود. اما امروز زمان برقراری تماس با افراد در داخل و خارج کشور و دریافت پاسخ چندان تفاوتی ندارد و هر دو در اسرع وقت انجام خواهد شد.
چندی قبل جهت انجام یک کار تجاری باید با شرکت سازنده یک دستگاه چاپ قدیمی در آلمان تماس می گرفتم. از روی بدنه دستگاه اسم شرکت سازنده را پیدا کردم و در اینترنت ، وب سایت شرکت را جستجو کردم . بعد از یافتن نشانی اینترنتی شرکت ، به وب سایت آنها مراجعه کردم و بعد از یافتن شماره  تلفن شرکت با آنها تماس گرفتم. مسئول مربوطه از من خواست تا تصاویر دستگاه چاپ را برایشان ایمیل کنم. بعد از ایمیل تصاویر دستگاه دوباره تلفن زدم و توضیحات لازم را گرفتم. کل این ماجرا در کمتر از 7 دقیقه صورت گرفت ( البته کمی از این 7 دقیقه بابت کم کردن حجم عکس ها جهت ارسال صرف شد و گرنه کار خیلی سریعتر انجام می شد!)
در صورتی که اگر این ماجرا چند سال قبل اتفاق می افتاد دستکم چند ماهی طول می کشید و با وجود پائین بودن هزینه ارسال مرسولات پستی در آن سال ها ، باز هم هزینه آن دوران از هزینه امروز بیشتر می شد چرا که امروز هزینه ارسال یک ایمیل تقریباً مجانی است !
از دیدگاه روان شناختی و عاطفی ، در گذشته دستخط ، نحوه نگارش و ادبیات به کار رفته در نامه ، معرف شخصیت و میزان سواد نویسنده بود.
نویسنده نامه سعی می کرد تا نامه اش را هر چه عاطفی تر و پربارتر بنوسید و عواطف خود را از طریق برگه کاغذی به گیرنده نامه انتقال دهد. اما امروزه کمتر کسی برای خط و نوشتن و هنر نامه نگاری ارزش قائل می شود ، چرا که همه خط ها تقریباً مشترک و یکسان هستند و انواع فونت ها در نرم افزار نشر رومیزی   (word) همه کامپیوتر ها یافت می شوند. به مرور نامه ها و هنر نامه نویسی در غبار طوفان تکنولوژی محو شدند و جای خود را به ایمیل و پیامک و فاکس دادند . دستخط همه آدم ها شبیه به هم شد. پاکت های نامه به تصویر ثابت صفحه کامپیوتر و ایمیل تبدیل شدند. شاید بزرگ ترین ره آورد تکنولوژی از بعد روانی  ، نابودی عاطفه و احساس و حاکمیت مطلق دنیای سرد و بی روح صفر ها و یک ها باشد. امروز وقتی به نامه های قدیمی نگاه می کنیم خاطرات دوران گذشته را به یاد می آوریم و طرحی از گذشته در خاطرمان نقش می بندد. در حالی که روی صفحه بی روح و خالی از لطف ایمیل هیچ خط آشنایی ، نقاشی و طراحی ، امضا و ساعت و مکان نگارش ، گلبرگ های خشک شده و هیچ جوهر پخش شده ای از نم اشک به چشم نمی خورد.
امروزه نامه ها بیشتر اداری و تبلیغاتی هستند و بخش اعظمی از آنها مربوط به احضار به دادگاه ، اخطاریه از بانک ، نامه های  و ... می باشد که دیدن آنها چندان لذت بخش و خوشایند نیست و چیزی هم که خوشایند نیست ، ارزش نگه داشتن و ... ندارد.
کاش می شد لااقل در کتاب های درسی کمی به نامه و نامه نگاری بیشتر اهمیت می دادند و جلوی این فراموشی احساسی و عاطفی را می گرفتند و می توانستیم کمی از بی رحمی های تکنولوژی را نسبت به خاطرات و عواطف انسانی بکاهیم.
امید واریم مسئولین با برگزاری مسابقات نامه نگاری یا طرح هایی از این دست نگذارند ، نامه و نامه نگاری برای همیشه در سینه مسن تر ها حبس شود و یا در پستو های قدیمی خانه های کلنگی خاک بخورند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد