وکالت های سوفسطایی !

یکی از علاقه مندی های مردم در سال های اخیر خواندن صفحات حوادث روزنامه ها است. هر چند جمعیت کثیری از مردم صِرف هیجان و سرگرمی به خواندن این صفحات مبادرت می کنند ، اما عبرت گرفتن از ماجراهای این حوادث نیز بد نیست. البته ما نیز شخصاً به این درد لاعلاج گرفتاریم. ولی علت علاقه ما به این صفحات با مردم تفاوت دارد و ما فقط به خاطر عبرت گرفتن و آویزه گوش قرار دادن مجازات برخورد با متخلفان ، این صفحات را نمی خوانیم ، بلکه ما علاقه مند به مطالعه و بررسی شیوه های مازوخیستی و سوفسطایی برخی وکلای محترم در نجات متهمین بزرگوار می باشیم.
در اصطلاح حقوقی ، وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین ، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (وکیل) خود می نماید. برای وکالت یک سری شروط نیاز است. طرفین (وکیل و موکل) باید عاقل، بالغ و رشید باشند. این وکالت شامل همه ی امور می شود که در اصطلاح به آن «وکالت موضوع قانون مدنی» می گویند. هر چند در وکالت موضوع قانون مدنی وکیل باید به فکر منافع موکلش باشد و هر کاری که به نفع موکلش باشد ، انجام دهد ولی اخیراً اوضاع تغییر کرده و ( ضمن احترام به همه وکلای شریف و خدمتگزار) برخی وکلای محترم سرنا را از سر گشادش می نوازند و با وجود اینکه موکلاشان به قتل یا ضرب و جرح اعتراف کردن و حتی صحنه را نیز باز سازی کرده ، از او می خواهند که منکر همه چیز شود!
طرف با اسلحه کمری از فاصله نیم متری بین دو ابروی طرف را نشانه گرفته و بابا را راهی سینه قبرستان کرده ، بعد هم همان روز در بازجویی به قتل اعتراف می کند و صحنه را مو به مو باز سازی می کند ولی بعد از مشورت با وکیل روز دادگاه اعلام می کند که قصد کشتن وی را نداشتم!
بابا صد متر دنبال طرف دویده و یک قمه نیم متری را در قلب مقتول فرو کرده و اعتراف به قتل کرده و صحنه را هم باز سازی کرده ولی روز دادگاه می گوید: زمین خوردم و چاقو در قلب طرف فرو رفت!
آقا اعتراف کرده با مقتول دوست بودم. شب حادثه خانه مقتول دعوت بودم. او مرا مسخره کرد ، من هم با اسلحه به سرش شلیک کردم. بعد منکر همه چیز می شود و ادعا می کند ، عمدی در کار نبوده است. مگر آدم رفیق سی ساله را نشانه می رود؟!
طرف از یک ماه قبل برنامه ریزی کرده و روز حادثه با یک گالن 4 لیتری اسید صورت نامزد قبلی اش را از بالکل بین برده بعد در دادگاه عنوان می کند دچار جنون آنی شدم و نفهمیدم دارم چه کار می کنم! یا نحوه میزان محاسبه «آن» تغییر کرده و دیگر یک «لحظه» نیست و به یک ماه یا بیشتر ارتقا پیدا کرده و یا معنای «جنون آنی» عوض شده است.
تا جایی ما اطلاع داریم وکیل فردی است که به سبب داشتن اطلاعات قضایی و حقوقی وظیفه دفاع از متهم یا حمایت از شاکی را به عهده می گیرد تا حقی از کسی ضایع نشود. اما در سالهای اخیر عده ای با پرداخت مبالغ هنگفت و به قول مولوی «همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی» و تسخیر وکلای قوی و مسلط سعی می کنند روال بررسی پرونده را تغییر دهند و این وکلا نیز با بازی با الفاظ و اطاله دادرسی ، تلاش می کنند تا پرونده را به نفع موکلاشان مختومه کنند.
استفاده از واژه «جنون آنی» و «انکار و نپذیرفتن ارتکاب جرم» از نخ نما ترین و کلیشه ای ترین شیوه های اطاله دادرسی در پرونده های امروزی می باشد که به نظر می رسد ، رنگ حنای این دو حربه چندان اثری در نقاشی پرونده ها ندارد.
علی ایحال ضمن تقدیر و تشکر از وکلای تسخیری و غیر تخسیری از این دوستان تقاضامندیم خواهشاً قواعد بازی را به هم نزنند و اگر هم قصد کمک به متهم را دارند ، این حمایت و وکالت طوری باشد که اعتماد عمومی مردم به وکلا خدشه دار نشود و صفحه حوادث روزنامه ها به صفحه فکاهی تبدیل نشود! 

نوشته : وحید حاج سعیدی - چاپ شده در جوان 27 دی 1391

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد